درمبارزه و مجاهدت از روحیه خاصی برخوردار بود.

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری«زرین دشت آنلاین»؛ شهید شیخ احمد رحیمی در سال ۱۳۴۱ در روستای زیرآب در خانواده ای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود و در سال ۱۳۴۷ در سن شش سالگی برای آموختن قرآن و علوم دینی روانه مکتب شد و بعد از آن حدود چهار سال در محضر آیت اله نسابه به فرا گرفتن دروس دینی مشغول و برای تکمیل تحصیلات خود به مدرسه منصوریه شیراز و سپس به قم هجرت نمود.
درمبارزه و مجاهدت از روحیه خاصی برخوردار بود.
با شروع انقلاب تصمیم گرفت جهت آگاه کردن مردم به زادگاهش هجرت نماید و مسئولیت خود را در برابر خداوند انجام دهد .با آن جو خاص که بر جامعه حکم فرما بود لحظه ای دست از کارش نکشید و با دل و جان برای به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی کوشش می نمود و با خطابه های آتشین خود مردم را با امام و انقلاب آشنا می کرد.
پس از شروع جنگ تحمیلی به علت عشق به رهبر و مرجعش به ندای او لبیک گفت و برای اولین بار عازم شهر خون و شهادت ” خونین شهر ” گردید؛ در گروه شهید چمران به مبارزه پرداخت، بعد از آن به آبادان و از آنجا به تنگ چزابه هجرت نمود و در آنجا به آرزوی دیرینه خویش که همانا شهادت در راه الله بود رسید.
وصیت نامه
قال الله الحکیم : “و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل اله امواتا بل احیاء عند ریهم یرزقون.” قرآن کریم . قال الحسین علیه السلام “انی لا اری الموت الا السعاده” .بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است .اینجانب احمد رحیمی فرزند اسماعیل متولد ۱۳۴۱ اهل زیرآب داراب فارس وصیتنامه ام را به شرح زیر می نویسم مدتی بود از آبادان برگشته بودم و خیلی علاقه به رفتن جبهه داشتم ولی چون ماه محرم و صفر نزدیک بود لازم بود در روستاها تبلیغ کنم ولی در مدتی که مشغول تبلیغ بودم هر وقت می شنیدم که شهیدی آورده اند غبطه می خوردم و آرزو می کردم که ای کاش من هم در جبهه بودم و شهید می شدم حتی بعضی وقتها زیارت عاشورا می خواندم و گریه می کردم و از خدا می خواستم که لیاقت شهادت در راهش را نصیبم کند من نمی توانم آن عشق و علاقه هائی که نسبت به جبهه و شهادت و جبهه دارم و قلبم را می سوزاند به زبان آورم یا با قلبی بنویسم ، شبانه روز به فکر شهادت بودم و بارها نماز امام زمان عجل اله را می خواندن و توسل به آن حضرت داشتم و از او می خواستم که از خداوند بخواهد لیاقت شهادت را به من عطا فرماید چون شهادت لیاقت می خواهد و هر کسی شهید نمی شود .بعد از محرم و صفر به شیراز آمدم دو دل بودم بین اینکه به جبهه بروم یا بمانم و درس بخوانم فکر کردم که من هر چه درس بخوانم و تبلیغ کنم به اندازه خونم و شهادتم نمی توانم تبلیغ کنم در عین حال با قرآن هم استخاره ای کردم اول آیه این بود “جنات عدن یدخلونها و من صلح من آبائهم و ازواجهم و ذرباتهم و الملائکه یدخلون علیهم من کل باب سلام علیکم بما صبرتم فنهم عقبی الدار “آیه ۲۳ و ۲۴ از سوره رعد .یعنی بهشت جاودان و همیشگی داخل می شوند در آن مومنان و کسی که صالح باشد از پدرها و مادرها و زوجها و اولاد مومن و ملائکه وارد می شوند برای آنها از هر طرف وارد می شوند سلام می کنند برای آنها به علت اینکه صبر کردند اینها و زحماتی که متحمل شدند و آخرت خوب جایگاهی است برای مومنها ، من این آیه را به فال نیک گرفتم و تصمیم گرفتم که به جبهه بروم و هدفم در راه اسلام و شهادتم برای رضای خداست و از آن امامی درس گرفتیم که می فرماید: اگر انسان برای مردم است پس کشته شدن در راه خدا افضل و بهتر است من راه خود را آگاهانه انتخاب کرده و در این راه تاآخرین قطره خونم فداکاری خواهم کرد بهترین راه سعادت آن است که انسان خودش را در راه اسلام فدا کند .پدر و مادر و همسرم منتظر آمدن من نباشید چون من منتظر شهادتم شما را به صبر و پیروی کردن از دستورات اسلام سفارش می کنم خداوند امام و رهبر ما را حفظ کن و خون شهیدان را به ثمر برسان . خداوندا من لیاقت شهادت را در خود نمی بینم اگر تو بخواهی هر چیز به هر کس می دهی خدایا تو را به خون شهیدان قسم ، مرا با شهدا محشور کن خداوندا ، پروردگارا، به جز این خون ناقابل در درگاهت که خود نیز امانتی است چیزی ندارم که تقدیم راهت کنم .بارالها این این خون ناقابل را قبول فرما. پدرم ، مادرم اگر فرزند خوبی برای شما نبودم ، مرا حلال کنید ، همسرم مرا حلال کن اگر از من بدی دیده باشی، همه دوستانم، برادران و هم محلی هایم مرا حلال کنند . اسلام پیروز است منافق نابود است .تنها را رسیدن به لقاء اله شهادت می باشد من این راه را انتخاب کرده ام .والسلام علیکم و رحمه اله و برکاته .
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰