Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the all-in-one-seo-pack domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/zarindasht/domains/zarindashtonline.ir/public_html/wp-includes/functions.php on line 6121

Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the wp-statistics domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/zarindasht/domains/zarindashtonline.ir/public_html/wp-includes/functions.php on line 6121
شهید عبدالرسول امیری - زرین دشت آنلاین
کد خبر : 2209
تاریخ انتشار : یکشنبه 18 شهریور 1403 - 7:18

قهرمان شهید:

شهید عبدالرسول امیری

شهید عبدالرسول امیری
پیام من براى ملت شهیدپرور این است که جبهه‌ها را فراموش نکنند و هرکس که مى‌تواند و توانایى دارد به جبهه برود و هرکس نمى‌تواند، پشت جبهه را محکم نگه‌دارد و به جبهه‌ها کمک کند تا انشاءالله به پیروزى برسیم.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه تحلیلی خبری «زرین دشت آنلاین» شهید عبدالرسول امیری فرزند عباسعلی در سال ۱۳۴۷ در روستای زیراب از توابع شهرستان داراب در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی خودرا در همان روستا سپری کرده و پس بعد از پایان دوران ابتدایی و گذشت مدت زمانی که مقارن با شروع جنگ تحمیلی بود به عضویت در نهاد بسیج به پاسداری از کیان کشور عزیزمان جمهوری اسلامی ایران پرداخت .

در ابتدا در جبهه های جنوب و سپس در جبهه های غرب به دفاع از وطن پرداخت در سال ۱۳۵۶ با دختر عمه خود ازدواج کرد اما تمام وقت خود را در جبهه های حق علیه باطل سپری می کرد و همیشه از جنگ ، جهاد ، امام و دفاع از اسلام و نماز شب سخن می گفت و همیشه حرفش این بود که تمم عمر ما فدای یک لحظه ی عمر رهبر در زمانهایی که از جبهه باز می گشت از تمام فامیل و اقوام سرکشی می کرد.

همیشه خود را آماده شهادت می دانست تا اینکه در عملیات در تاریخ ۲۶/۱۲/۱۳۶۶ در مریوان به مقام رفیع شهادت رسید .

وصیت نامه شهید:

بسم الله الرحمن الرحیم

«و لا تقولوا لمن یقتل فى سبیل‌الله أمواتا بل أحیاء عند ربهم لا تشعرون »(بقره ۱۵۴)

با سلام بر آقا امام زمان(عج) و درود فراوان بر نایب برحقش امام خمینى و با سلام به شهداى عزیزى که رفتند و درخت اسلام را آبیارى کردند و با آرزوى پیروزى براى رزمندگان عزیزى که شب و روز در جبهه‌ها مى‌جنگند تا دشمن را نابود کنند و قلب امام عزیزمان را شاد کنند.

اینجانب عبدالرسول امیرى فرزند عباسعلى امیرى وصیت‌نامه‌ام را آغاز مى‌کنم. پیام من براى ملت شهیدپرور این است که جبهه‌ها را فراموش نکند و هرکس که مى‌تواند و توانایى دارد به جبهه برود و هرکس نمى‌تواند، پشت جبهه را محکم نگه‌دارد و به جبهه‌ها کمک کند تا انشاءالله به پیروزى برسیم.

و دیگر پیامم براى جوانان این است که بیایید به کمک برادرانتان بروید و آنان را یارى دهید. واقعا براى شما جوانان ننگ است که در کوچه‌ها و خیابانها شب و روز قدم بزنید و برادرانتان در جبهه‌ها با دشمنان دین بجنگند. مگر شما فکر آخرت نیستید؟ مگر شما نمى‌میرید؟ شما که مى‌دانید انسان عاقبت باید رفت، همه مسلمانان مى‌دانند که مرگ انتقالى است از این جهان فانى به جهان ابدى و هرگز براى ما مسلمانان مرگ تلقى نابودى نیست، بلکه ما باید از خدا بخواهیم حالا که مرگ براى هر انسان در هر زمان ممکن است، چه بهتر که در راه خدا باشد تا سعادت آخرت نصیب ما شود.

پیام دیگر براى خواهران (حجاب خواهران) من این را مى‌دانم که اکثر فساد جوانان ما از بدحجابى زنهاست. من از کلیه خواهران مى‌خواهم که حجابشان را کاملا حفظ کنند که حجاب شما از جنگیدن ما واجب‌تر است و پیام دیگر این است که هیچ خواهرى با چادر نازک در تشییع جنازه‌ام و در مجلس ختم و هفته‌ام شرکت نکند، زیرا روح من در آن دنیا آزرده مى‌شود و باید باز هم یادآور شوم، به هر صورت خواهران عزیز حجابتان را کاملا رعایت کنید و دنبال فساد نباشید.

از جوانان عزیز مى‌خواهم نگذارند پرچم عزیزانى که شهید مى‌شوند روى زمین بیفتد. بروید سنگر شهدا را پر کنید. این چند روز عمر چه بهتر که انسان برود در راه خدا بجنگد و خدا او را کمک کند و به شهادت برسد و در آن دنیا نزد امام حسین(ع) شرمنده نباشد.

امام عزیز را فراموش نکنید. از پدر و مادرم مى‌خواهم که براى من هیچ ناراحتى نکنند. پدر و مادر عزیزم مى‌دانم که در طول زندگى نتوانستم حق شما را به خوبى ادا کنم، اما التماس دعا دارم و براى من دعا کنید و بخواهید که شهادتم قبول حضرت حق قرار بگیرد واز خدا بخواهید که این قربانى را از شما بپذیرد و من هم اگر خداوند گناهانم بخشید شما را شفاعت مى‌کنم و من از اهالى و پدر و مادر و تمامى قومان و خویشان مى‌خواهم که شبهاى جمعه به یاد ما هم باشید و بر مزار ما گذرى داشته باشند.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.