مرگ توأم با شهادت آغاز زندگى است.

به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری‌تحلیلی «زرین‌دشت آنلاین»؛ شهید کرامت مقبلی هشتم فروردین ۱۳۴۱ در شهرستان جیرفت متولد شد. تا پایان مقطع ابتدایی درس خواند و به عنوان سرباز ارتش به جبهه رفت. پانزدهم آبان ۱۳۶۱ در سردشت هنگام در گیری با گروه‌های ضدانقلاب کومله و دموکرات بر اثر اصابت ترکش به قلب شهید شد. پیکر وی در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.

مروری بر وصیت‌نامه شهید کرامت مقبلى:

من شهادت مى‌دهم که قیام من براى حرص به مقام و خوش‌گذرانى یا دامن‌زدن بر آتش ظلم و فساد نیست من ستم‌کار و مفسد نیستم بلکه برخاسته‌ام تا زنجیر بدبختى و اسارت را از دست و پاى ستم‌دیدگان باز کنم.

تا چند روز دیگر که عازم جبهه‌هاى کردستان هستم چه خوب است مختصرى از نصایح را براى بازماندگانم افراد دیگرى که مى‌خواهند در این دنیا زندگى کنند و اسلام را سرلوحه زندگى خود قرار دهند بنویسم تا اگر شربت شهادت نوشیدم و به لقاالله پیوستم بدانید که کورکورانه قدم در راه آن نگذاشته بودم.

من بنا به فرموده استاد مطهرى مرگ زیبا را انتخاب کردم، بلى حالا که قرار است بمیرم پس چرا زیباترین آن را انتخاب نکنم و اگر شهادت نصیبم شد مطالب ذیل را به اجرا در آورید.

از کلیه بازماندگانم مى‌خواهم که بعد از شهادت من صبر پیشه کنند و از گریه و زارى بپرهیزند و بگذارند مثل هزاران شهید دیگر آسمان برایمان خون ببارد و بعد از من چون برادرى ندارم دایى‌ام که هم برادرم بود، هم پدر و هم مراد و مربی من، تقاضا دارم که همانند گذشته به جبهه رفته و نگذارد اسلحه‌ام زیر باران زنگ بزند و سنگرم خالى بماند و لاله‌هایى که از خونم در کردستان می‌روید به یغما برود.

بعد از من از امام زمان و نایب بر حقش امام خمینى دام ظله حمایت کنید و در خط او باشید که خود گفتى این خط صراط مستقیم است و تو خود مرا به آن راهنمایى کردى، هر چند لزومى ندارد ولى بار هم توصیه مى‌کنم که امام را تنها نگذارید.

خواهرانم را طورى سرپرستى و آموزش بده که هر کدام زینبى باشند در قبال یزید زمان. شیون و زارى نکنند که منافقین از آن بهره‌بردارى کنند، به آن‌ها طورى درس فداکارى و از خودگذشتگى بیاموز که به دیگران روحیه دهند نه اینکه با اعمال و رفتار و گفتارشان مانع شوند که جبهه‌ها خالى بمانند.

یادت مى‌آید مى‌گفتى خدا و اسلام را باید در جبهه شناخت و من دیدم و شناختم، اگر شهید شدم هزینه هفت، چهلم و سالگردم را تو بپرداز، مگر نه اینکه شهادت هم خودش عروسى است.

مادر و پدرم و دیگر آشنایانم، همگى مى‌دانید که مردم از نام مرگ مى‌ترسند و از گورستان متنفرند و با زرق و برق دادن به قبرها مى‌کوشند ماهیت اصلى آن‌ها را به‌دست فراموشى بسپارند، ولى من از مرگ هراسى ندارم، چون مرگ توام با شهادت آغاز زندگى است نه پایانى بر طومار زندگى من و امثال من.

با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب امام امت و نایب امام زمان و رزمندگان جبهه‌هاى حق علیه باطل توفیق همگى را از درگاه احدیت یکتا خواهانم و امیدوارم که به قول امام جبهه‌ها را خالى نگذارند و جنگ را فراموش نکنند.

منبع: نوید شاهد کرمان

انتهای متن/